سیروس مجللی
اذکروا نعمت+اذکرو الله
اذکروا نعمت ۱۱ بارذکر شده +اذکروا الله ۷ بار ذکر شده
جمعا ۱۹ بار
رديف | آيه | سوره |
۱ | ۴۱ | ۲ |
۲ | ۴۷ | ۲ |
۳ | ۱۲۲ | ۲ |
۴ | ۲۳۱ | ۲ |
۵ | ۱۰۳ | ۳ |
۶ | ۷ | ۵ |
۷ | ۱۱ | ۵ |
۸ | ۲۰ | ۵ |
۹ | ۶ | ۱۴ |
۱۰ | ۹ | ۳۳ |
۱۱ | ۳ | ۳۵ |
۱۲ | ۱۹۸ | ۲ |
۱۳ | ۲۰۰ | ۲ |
۱۴ | ۲۰۳ | ۲ |
۱۵ | ۲۳۹ | ۲ |
۱۶ | ۱۰۳ | ۴ |
۱۷ | ۴۵ | ۸ |
۱۸ | ۴۱ | ۳۳ |
۱۰ | ۶۲ |
یخرج وسط آیات
يخرجبدون پسوندو پیشوندوحرف ربط ۱۹بار ذکر شده
۱۶ بار وسط ۳ بار اول آیات یا میتوان گفت:
یخرج بدون پسوند ۱۹ بار وسط آیات ذکر شده است
رديف | آيه | سوره |
۱ | ۶۱ | ۲ |
۲ | ۷۵ | ۳ |
۳ | ۱۰۰ | ۴ |
۴ | ۹۵ | ۶ |
۵ | ۵۸ | ۷ |
۶ | ۵۸ | ۷ |
۷ | ۳۱ | ۱۰ |
۸ | ۳۱ | ۱۰ |
۹ | ۶۹ | ۱۶ |
۱۰ | ۳۴ | ۲۴ |
۱۱ | ۲۵ | ۲۷ |
۱۲ | ۱۹ | ۳۰ |
۱۳ | ۴۸ | ۳۰ |
۱۴ | ۲ | ۳۴ |
۱۵ | ۲۱ | ۳۹ |
۱۶ | ۲۹ | ۴۷ |
۱۷ | ۳۷ | ۴۷ |
۱۸ | ۴ | ۵۷ |
۱۱ | ۶۵ |
معه-معهم-معها
معه+معهم+معها ۵۰ بار ىر ۳۱ سوره
۱۹=۳۱ -۵۰
یعنی در سوره هایی که آیاتشان با رنگ آبی مشخص شده نوزده بار تکرار شده اند
رديف | آيه | سوره |
۱ | ۸۹-۹۱-۱۰۱-۲۱۳-۲۱۴-۲۴۹- | ۲ |
۲ | ۱۴۶ | ۳ |
۳ | ۷۲-۷۳-۱۰۸-۱۴۰ | ۴ |
۴ | ۳۶ | ۵ |
۵ | ۱۵۰ | ۶ |
۶ | ۶۴-۷۲-۱۳۱-۱۵۷ | ۷ |
۷ | ۸۸ | ۹ |
۸ | ۷۳ | ۱۰ |
۹ | ۱۲-۴۱-۵۸-۶۶-۹۴ | ۱۱ |
۱۰ | ۳۶ | ۱۲ |
۱۱ | ۱۸ | ۱۳ |
۱۲ | ۴۳-۱۰۳ | ۱۷ |
۱۳ | ۸۴ | ۲۱ |
۱۴ | ۹۱ | ۲۳ |
۱۵ | ۶۲ | ۲۴ |
۱۶ | ۷-۳۵ | ۲۵ |
۱۷ | ۶۵-۱۱۹ | ۲۶ |
۱۸ | ۱۰ | ۳۴ |
۱۹ | ۱۰۲ | ۳۷ |
۱۸-۴۳ | ۳۸ | |
۲۱ | ۴۷ | ۳۹ |
۲۲ | ۲۵ | ۴۰ |
۲۳ | ۵۳ | ۴۳ |
۲۴ | ۲۹ | ۴۸ |
۲۵ | ۲۱ | ۵۰ |
۲۶ | ۳۸ | ۵۲ |
۲۷ | ۲۵ | ۵۷ |
۲۸ | ۷ | ۵۸ |
۲۹ | ۱۲ | ۵۹ |
۳۰ | ۴ | ۶۰ |
۳۱ | ۸ | ۶۶ |
یعنی در سوره هایی که آیاتشان با رنگ آبی مشخص شده نوزده بار تکرار شده اند
ضر-ضرر
بشیر-مبشر
نذیر
نذیر ۴۴ بار ذکر شده که در ۲۵ سوره دیده میشود
۱۹=۲۵ -۴۴
یعنی نوزده بار در سوره هایی که آیاتشان با رنگ آبی مشخص شده تکرار شده
رديف | آيه | سوره |
۱ | ۱۱۹ | ۲ |
۲ | ۱۹-۱۹ | ۵ |
۳ | ۱۸۴-۱۸۸ | ۷ |
۴ | ۲-۱۲-۲۵ | ۱۱ |
۵ | ۸۹ | ۱۵ |
۶ | ۱۰۵ | ۱۷ |
۷ | ۴۹ | ۲۲ |
۸ | ۱-۷-۵۱-۵۶ | ۲۵ |
۹ | ۱۱۵ | ۲۶ |
۱۰ | ۴۶ | ۲۸ |
۱۱ | ۵۰ | ۲۹ |
۱۲ | ۳۰ | ۳۲ |
۱۳ | ۴۵ | ۳۳ |
۱۴ | ۲۸-۳۴-۴۴-۴۶ | ۳۴ |
۱۵ | ۲۳-۲۴-۲۴-۳۷-۴۲-۴۲ | ۳۵ |
۱۶ | ۷۰ | ۳۸ |
۱۷ | ۴ | ۴۱ |
۱۸ | ۲۳ | ۴۳ |
۹ | ۴۶ | |
۸ | ۴۸ | |
۲۱ | ۵۰-۵۱ | ۵۱ |
۲۲ | ۵۶ | ۵۳ |
۲۳ | ۸-۹-۱۷-۲۶ | ۶۷ |
۲۴ | ۲ | ۷۱ |
۲۵ | ۳۶ | ۷۴ |
مسجد الحرام
مسجد الحرام در قرآن
سوره دو بقره
ما گردانيدن رويت در آسمان را نيك مى بينيم پس (باش تا) تو را به قبله اى كه بدان خشنود شوى برگردانيم پس روى خود را به سوى مسجدالحرام كن و هر جا بوديد روى خود را به سوى آن بگردانيد در حقيقت اهل كتاب نيك مىدانند كه اين (تغيير قبله) از جانب پروردگارشان درست است و خدا از آنچه مىكنند غافل نيست (144)
و از هر كجا بيرون آمدى روى خود را به سوى مسجدالحرام بگردان و البته اين حق است و از جانب پروردگار تو است و خداوند از آنچه مىكنيد غافل نيست (149) |
و از هر كجا بيرون آمدى (به هنگام نماز) روى خود را به سمت مسجدالحرام بگردان و هر كجا بوديد روي هاى خود را به سوى آن بگردانيد تا براى مردم غير از ستمگرانشان بر شما حجتى نباشد پس از آنان نترسيد و از من بترسيد تا نعمت خود را بر شما كامل گردانم و باشد كه هدايت شويد (150) |
و هر كجا بر ايشان دست يافتيد آنان را بكشيد و همان گونه كه شما را بيرون راندند آنان را بيرون برانيد (چرا كه) فتنه (=شرك) از قتل بدتر است (با اين همه) در كنار مسجد الحرام با آنان جنگ مكنيد مگر آنكه با شما در آن جا به جنگ درآيند پس اگر با شما جنگيدند آنان را بكشيد كه كيفر كافران چنين است (191) |
و اگر بازايستادند البته خدا آمرزنده مهربان است (192) |
و براى خدا حج و عمره را به پايان رسانيد و اگر (به علت موانعى) بازداشته شديد آنچه از قربانى ميسر است (قربانى كنيد) و تا قربانى به قربانگاه نرسيده سر خود را متراشيد و هر كس از شما بيمار باشد يا در سر ناراحتي داشته باشد (و ناچار شود در احرام سر بتراشد) به كفاره (آن بايد) روزهاى بدارد يا صدقه اى دهد يا قرباني بكند و چون ايمنى يافتيد پس هر كس از (اعمال) عمره به حج پرداخت (بايد) آنچه از قربانى ميسر است (قربانى كند) و آن كس كه (قربانى) نيافت (بايد) در هنگام حج سه روز روزه (بدارد) و چون برگشتيد هفت (روز ديگر روزه بداريد) اين ده (روز) تمام است اين براى كسى است كه اهل مسجد الحرام (مكه) نباشد و از خدا بترسيد و بدانيد كه خدا سخت كيفر است (196)
از تو در باره ماهى كه كارزار در آن حرام است مىپرسند بگو كارزار در آن گناهى بزرگ و باز داشتن از راه خدا و كفر ورزيدن به او و باز داشتن از مسجدالحرام (=حج) و بيرون راندن اهل آن از آنجا نزد خدا (گناهى) بزرگتر و فتنه (=شرك) از كشتار بزرگتر است و آنان پيوسته با شما مىجنگند تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند و كسانى از شما كه از دين خود برگردند و در حال كفر بميرند آنان كردارهايشان در دنيا و آخرت تباه مىشود و ايشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود (217)
سوره پنج مائده
اى كسانى كه ايمان آوردهايد حرمت شعاير خدا و ماه حرام و قربانى بىنشان و قربانيهاى گردنبنددار و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مى طلبند نگه داريد و چون از احرام بيرون آمديد (مىتوانيد) شكار كنيد و البته نبايد كينه توزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدى وادارد و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت كيفر است (2)
سوره هشت انفال
چرا خدا (در آخرت) عذابشان نكند با اينكه آنان (مردم را) از (زيارت) مسجدالحرام باز مىدارند در حالى كه ايشان سرپرست آن نباشند چرا كه سرپرست آن جز پرهيزگاران نيستند ولى بيشترشان نمى دانند (34)
سوره نه توبه
چگونه مشركان را نزد خدا و نزد فرستاده او عهدى تواند بود مگر با كسانى كه كنار مسجد الحرام پيمان بسته ايد پس تا با شما (بر سر عهد) پايدارند با آنان پايدار باشيد زيرا خدا پرهيزگاران را دوست مى دارد (7) آيا سيراب ساختن حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را همانند [كار] كسى پنداشته ايد كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و در راه خدا جهاد مىكند [نه اين دو] نزد خدا يكسان نيستند و خدا بيدادگران را هدايت نخواهد كرد (19) اى كسانى كه ايمان آورده ايد حقيقت اين است كه مشركان ناپاكند پس نبايد از سال آينده به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر [در اين قطع رابطه] از فقر بيمناكيد پس به زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خويش بى نياز مى گرداند كه خدا داناى حكيم است (28) سوره هفده اسرا منزه است آن [خدايى] كه بنده اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى كه پيرامون آن را بركت داده ايم سير داد تا از نشانه هاى خود به او بنمايانيم كه او همان شنواى بيناست (1) سوره بیست وپنج حج بى گمان كسانى كه كافر شدند و از راه خدا و مسجدالحرام كه آن را براى مردم اعم از مقيم در آنجا و باديه نشين يكسان قرار داده ايم جلو گيرى مىكنند و [نيز] هر كه بخواهد در آنجا به ستم [از حق] منحرف شود او را از عذابى دردناك مى چشانيم (25) سوره چهل وهشت فتح آنها بودند كه كفر ورزيدند و شما را از مسجد الحرام بازداشتند و نگذاشتند قربانى [شما] كه بازداشته شده بود به محلش برسد و اگر [در مكه] مردان و زنان با ايمانى نبودند كه [ممكن بود] بى آنكه آنان را بشناسيد ندانسته پايمالشان كنيد و تاوانشان بر شما بماند [فرمان حمله به مكه مى داديم] تا خدا هر كه را بخواهد در جوار رحمت خويش درآورد اگر [كافر و مؤمن] از هم متمايز مى شدند قطعا كافران را به عذاب دردناكى معذب مى داشتيم (25) |
حقا خدا رؤياى پيامبر خود را تحقق بخشيد [كه ديده بود] شما بدون شك به خواست خدا در حالى كه سر تراشيده و موى [و ناخن] كوتاه كرده ايد با خاطرى آسوده در مسجد الحرام درخواهيد آمد خدا آنچه را كه نمى دانستيد دانست و غير از اين پيروزى نزديكى [براى شما] قرار داد (27) |
پدر و مادر در قرآن
پدر و مادر در قرآن
سوره دو بقره
و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان كنيد و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد آنگاه جز اندكى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتيد (83)
بر شما مقرر شده است كه چون يكى از شما را مرگ فرا رسد اگر مالى بر جاى گذارد براى پدر و مادر و خويشاوندان [خود] به طور پسنديده وصيت كند [اين كار] حقى است بر پرهيزگاران (180) |
پس هر كس آن [وصيت] را بعد از شنيدنش تغيير دهد گناهش تنها بر [گردن] كسانى است كه آن را تغيير مىدهند آرى خدا شنواى داناست (181) |
از تو مى پرسند چه چيزى انفاق كنند [و به چه كسى بدهند] بگو هر مالى انفاق كنيد به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مسكينان و به در راهمانده تعلق دارد و هر گونه نيكى كنيد البته خدا به آن داناست (215)
و مادران [بايد] فرزندان خود را دو سال تمام شير دهند [اين حكم] براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را تكميل كند و خوراك و پوشاك آنان [=مادران] به طور شايسته بر عهده پدر است هيچ كس جز به قدر وسعش مكلف نمىشود هيچ مادرى نبايد به سبب فرزندش زيان ببيند و هيچ پدرى [نيز] نبايد به خاطر فرزندش [ضرر ببيند] و مانند همين [احكام] بر عهده وارث [نيز] هست پس اگر [پدر و مادر] بخواهند با رضايت و صوابديد يكديگر كودك را [زودتر] از شير بازگيرند گناهى بر آن دو نيست و اگر خواستيد براى فرزندان خود دايه بگيريد بر شما گناهى نيست به شرط آنكه چيزى را كه پرداخت آن را به عهده گرفته ايد به طور شايسته بپردازيد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خداوند به آنچه انجام مى دهيد بيناست (233)
سوره چهار نسا
براى مردان از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان [آنان] بر جاى گذاشته اند سهمى است و براى زنان [نيز] از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان [آنان] بر جاى گذاشته اند سهمى [خواهد بود] خواه آن [مال] كم باشد يا زياد نصيب هر كس مفروض شده است (7)
خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مىكند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بيشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترك است و اگر [دخترى كه ارث مىبرد] يكى باشد نيمى از ميراث از آن اوست و براى هر يك از پدر و مادر وى [=متوفى] يك ششم از ماترك [مقرر شده] است اين در صورتى است كه [متوفى] فرزندى داشته باشد ولى اگر فرزندى نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند براى مادرش يك سوم است [و بقيه را پدر مىبرد] و اگر او برادرانى داشته باشد مادرش يك ششم مى برد [البته همه اينها] پس از انجام وصيتى است كه او بدان سفارش كرده يا د ينى [كه بايد استثنا شود] شما نمى دانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براى شما سودمندترند [اين] فرضى است از جانب خدا زيرا خداوند داناى حكيم است (11)
و از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان و كسانى كه شما [با آنان] پيمان بسته ايد بر جاى گذاشته اند براى هر يك [از مردان و زنان] وارثانى قرار دادهايم پس نصيبشان را به ايشان بدهيد زيرا خدا همواره بر هر چيزى گواه است (33)
و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه مانده و بردگان خود [نيكى كنيد] كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمى دارد (36) |
|
اى كسانى كه ايمان آورده ايد پيوسته به عدالت قيام كنيد و براى خدا گواهى دهيد هر چند به زيان خودتان يا [به زيان] پدر و مادر و خويشاوندان [شما] باشد اگر [يكى از دو طرف دعوا] توانگر يا نيازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پى هوس نرويد كه [درنتيجه از حق] عدول كنيد و اگر به انحراف گراييد يا اعراض نماييد قطعا خدا به آنچه انجام مى دهيد آگاه است (135)
بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مى رسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد (151)
سوره شش انعام
بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مىرسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد (151)
سوره هفت اعراف
اى فرزندان آدم زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد چنانكه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند و لباسشان را از ايشان بركند تا عورتهايشان را بر آنان نمايان كند در حقيقت او و قبيله اش شما را از آنجا كه آنها را نمى بينيد مى بينند ما شياطين را دوستان كسانى قرار داديم كه ايمان نمى آورند (27)
سوره دوازده یوسف
پس چون بر يوسف وارد شدند پدر و مادر خود را در كنار خويش گرفت و گفت ان شاء الله با [امن و] امان داخل مصر شويد (99) |
و پدر و مادرش را به تخت برنشانيد و [همه آنان] پيش او به سجده درافتادند و [يوسف] گفت اى پدر اين است تعبير خواب پيشين من به يقين پروردگارم آن را راست گردانيد و به من احسان كرد آنگاه كه مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بيابان [كنعان به مصر] باز آورد پس از آنكه شيطان ميان من و برادرانم را به هم زد بى گمان پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است زيرا كه او داناى حكيم است (100) |
سوره چهارده ابراهیم
پروردگارا روزى كه حساب برپا مىشود بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى (41)
سوره هفده اسرا
و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى (23) |
و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند (24) |
سوره هحده کهف
و اما نوجوان پدر و مادرش [هر دو] مؤمن بودند پس ترسيديم [مبادا] آن دو را به طغيان و كفر بكشد (80) |
پس خواستيم كه پروردگارشان آن دو را به پاكتر و مهربانتر از او عوض دهد (81) |
سوره نوزده مریم
اى يحيى كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير و از كودكى به او نبوت داديم (12) |
و [نيز] از جانب خود مهربانى و پاكى [به او داديم] و تقواپيشه بود (13) |
و با پدر و مادر خود نيك رفتار بود و زورگويى نافرمان نبود (14) |
و درود بر او روزى كه زاده شد و روزى كه مى ميرد و روزى كه زنده برانگيخته مى شود (15) |
سوره بیست وهفت نمل
سليمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا در دلم افكن تا نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس بگزارم و به كار شايستهاى كه آن را مى پسندى بپردازم و مرا به رحمت خويش در ميان بندگان شايسته ات داخل كن (19)
سوره بیست ونه عنکبوت
و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند و[لى] اگر آنها با تو دركوشند تا چيزى را كه بدان علم ندارى با من شريك گردانى از ايشان اطاعت مكن سرانجامتان به سوى من است و شما را از [حقيقت] آنچه انجام مىداديد باخبر خواهم كرد (8) |
و كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كردهاند البته آنان را در زمره شايستگان درمىآوريم (9) |
سوره سی ویک لقمان
و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شير باز گرفتنش در دو سال است [آرى به او سفارش كرديم] كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوى من است (14) |
و اگر تو را وادارند تا در باره چيزى كه تو را بدان دانشى نيست به من شرك ورزى از آنان فرمان مبر و[لى] در دنيا به خوبى با آنان معاشرت كن و راه كسى را پيروى كن كه توبه كنان به سوى من بازمىگردد و [سرانجام] بازگشت شما به سوى من است و از [حقيقت] آنچه انجام مىداديد شما را با خبر خواهم كرد (15) |
سوره چهل وشش احقاف
و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد و باربرداشتن و از شيرگرفتن او سى ماه است تا آنگاه كه به رشد كامل خود برسد و به چهل سال برسد مىگويد پروردگارا بر دلم بيفكن تا نعمتى را كه به من و به پدر و مادرم ارزانى داشتهاى سپاس گويم و كار شايستهاى انجام دهم كه آن را خوش دارى و فرزندانم را برايم شايسته گردان در حقيقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان پذيرانم (15) |
اينانند كسانى كه بهترين آنچه را انجام داده اند از ايشان خواهيم پذيرفت و از بديهايشان درخواهيم گذشت در [زمره] بهشتيانند [همان] وعده راستى كه بدانان وعده داده مى شده است (16) |
و آن كس كه به پدر و مادر خود گويد اف بر شما آيا به من وعده مىدهيد كه زنده خواهم شد و حال آنكه پيش از من نسلها سپرى [و نابود] شدند و آن دو به [درگاه] خدا زارى مىكنند واى بر تو ايمان بياور وعده [و تهديد] خدا حق است و[لى پسر] پاسخ مىدهد اينها جز افسانه هاى گذشتگان نيست (17) |
آنان كسانى اند كه گفتار [خدا] عليه ايشان همراه با امتهايى از جنيان و آدميان كه پيش از آنان روزگار به سر بردند به حقيقت پيوست بىگمان آنان زيانكار بودند (18) |
و براى هر يك در [نتيجه] آنچه انجام دادهاند درجاتى است و تا [خدا پاداش] اعمالشان را تمام بدهد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (19) |
سوره هفتاد ویک نوح
پروردگارا بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه در سرايم درآيد و بر مردان و زنان با ايمان ببخشاى و جز بر هلاكت ستمگران ميفزاى (28)
یتیم در قرآن
یتیم در قرآن
سوره دو بقره
و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان كنيد و با مردم (به زبان) خوش سخن بگوييد و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد آنگاه جز اندكى از شما (همگى) به حالت اعراض روى برتافتيد (83)
نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و (يا) مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب (آسمانى) و پيامبران ايمان آورد و مال (خود) را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان و گدايان و در (راه آزاد كردن) بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته اند و آنان همان پرهيزگارانند (177)
از تو مىپرسند چه چيزى انفاق كنند (و به چه كسى بدهند) بگو هر مالى انفاق كنيد به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مسكينان و به در راه مانده تعلق دارد و هر گونه نيكى كنيد البته خدا به آن داناست (215)
و در باره يتيمان از تو مىپرسند بگو به صلاح آنان كار كردن بهتر است و اگر با آنان هم زيستى كنيد برادران (دينى) شما هستند و خدا تباه كار را از درستكار بازمى شناسد و اگر خدا مى خواست (در اين باره) شما را به دشوارى مى انداخت آرى خداوند توانا و حكيم است (220) |
و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند قطعا كنيز با ايمان بهتر از زن مشرك است هر چند (زيبايى) او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند قطعا برده با ايمان بهتر از مرد آزاد مشرك است هر چند شما را به شگفت آورد آنان (شما را) به سوى آتش فرا مى خوانند و خدا به فرمان خود (شما را) به سوى بهشت و آمرزش مى خواند و آيات خود را براى مردم روشن مى گرداند باشد كه متذكر شوند (221) |
سوره چهار نسا
و اموال يتيمان را به آنان (باز)دهيد و (مال پاك) و (مرغوب آنان ) را با (مال) ناپاك (خود) عوض نكنيد و اموال آنان را همراه با اموال خود مخوريد كه اين گناهى بزرگ است (2)
و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك (زن آزاد) يا به آنچه (از كنيزان) مالك شده ايد (اكتفا كنيد) اين (خوددارى) نزديكتر است تا به ستم گراييد (و بيهوده عيالوار گرديد) (3)
و يتيمان را بيازماييد تا وقتى به (سن) زناشويى برسند پس اگر در ايشان رشد (فكرى) يافتيد اموالشان را به آنان رد كنيد و آن را (از بيم آنكه مبادا) بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخوريد و آن كس كه توانگر است بايد (از گرفتن اجرت سرپرستى) خوددارى ورزد و هر كس تهيدست است بايد مطابق عرف (از آن) بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد كرديد بر ايشان گواه بگيريد خداوند حسابرسى را كافى است (6)
و هر گاه خويشاوندان يتيمان و مستمندان در تقسيم (ارث) حاضر شدند (چيزى) از آن را به ايشان ارزانى داريد و با آنان سخنى پسنديده گوييد (8) |
|
آنان كه اگر فرزندان ناتوانى از خود بر جاى بگذارند بر (آينده) آنان بيم دارند بايد (از ستم بر يتيمان مردم نيز) بترسند پس بايد از خدا پروا دارند و سخنى (بجا و) درست گويند (9) |
|
در حقيقت كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مىخورند جز اين نيست كه آتشى در شكم خود فرو مىبرند و به زودى در آتشى فروزان درآيند (10) |
|
و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه مانده و بردگان خود (نيكى كنيد) كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمى دارد (36)
و در باره آنان راى تو را مىپرسند بگو خدا در باره آنان به شما فتوا مىدهد و (نيز) در باره آنچه در قرآن بر شما تلاوت مىشود در مورد زنان يتيمى كه حق مقرر آنان را به ايشان نمى دهيد و تمايل به ازدواج با آنان داريد و (در باره) كودكان ناتوان و اينكه با يتيمان (چگونه) به داد رفتار كنيد (پاسخگر شماست) و هر كار نيكى انجام دهيد قطعا خدا به آن داناست (127)
سوره شش اعراف
و به مال يتيم جز به نحوى (هر چه نيكوتر) نزديك مشويد تا به حد رشد خود برسد و پيمانه و ترازو را به عدالت تمام بپيماييد هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمىكنيم و چون (به داورى يا شهادت) سخن گوييد دادگرى كنيد هر چند (در باره) خويشاوند (شما) باشد و به پيمان خدا وفا كنيد اينهاست كه (خدا) شما را به آن سفارش كرده است باشد كه پند گيريد (152) |
و (بدانيد) اين است راه راست من پس از آن پيروى كنيد و از راهها(ى ديگر) كه شما را از راه وى پراكنده مى سازد پيروى مكنيد اينهاست كه (خدا) شما را به آن سفارش كرده است باشد كه به تقوا گراييد (153) |
سوره هشت انفال
و بدانيد كه هر چيزى را به غنيمت گرفتيد يك پنجم آن براى خدا و پيامبر و براى خويشاوندان (او) و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان است اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى (حق از باطل) روزى كه آن دو گروه با هم روبرو شدند نازل كرديم ايمان آورده ايد و خدا بر هر چيزى تواناست (41)
سوره هفده اسرا
و به مال يتيم جز به بهترين وجه نزديك مشويد تا به رشد برسد و به پيمان (خود) وفا كنيد زيرا كه از پيمان پرسش خواهد شد (34) |
و چون پيمانه مى كنيد پيمانه را تمام دهيد و با ترازوى درست بسنجيد كه اين بهتر و خوش فرجامتر است (35) |
و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد (36) |
سوره هجده کهف
و اما ديوار از آن دو پسر (بچه) يتيم در آن شهر بود و زير آن گنجى متعلق به آن دو بود و پدرشان (مردى) نيكوكار بود پس پروردگار تو خواست آن دو (يتيم) به حد رشد برسند و گنجينه خود را كه رحمتى از جانب پروردگارت بود بيرون آورند و اين (كارها) را من خودسرانه انجام ندادم اين بود تاويل آنچه كه نتوانستى بر آن شكيبايى ورزى (82)
سوره پنجاه ونه حشر
آنچه خدا از (دارايى) ساكنان آن قريه ها عايد پيامبرش گردانيد از آن خدا و از آن پيامبر (او) و متعلق به خويشاوندان نزديك (وى) و يتيمان و بينوايان و درراهماندگان است تا ميان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه را فرستاده (او) به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سخت كيفر است (7)
سوره هفتادوشش انسان
و به (پاس) دوستى (خدا) بينوا و يتيم و اسير را خوراك مى دادند (8) | |||||||||||||||
ما براى خشنودى خداست كه به شما مىخورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمى خواهيم (9) سوره هشتادونه فجر
| |||||||||||||||
آيا كسى را كه (روز) جزا را دروغ مى خواند ديدى (1) | |||||||||||||||
اين همان كس است كه يتيم را بسختى مى راند (2) | |||||||||||||||
و به خوراك دادن بينوا ترغيب نمى كند (3) | |||||||||||||||
پس واى بر نمازگزارانى (4) | |||||||||||||||
كه از نمازشان غافلند (5) | |||||||||||||||
آنان كه ريا مىكنند (6) | |||||||||||||||
و از (دادن) زكات (و وسايل و مايحتاج خانه) خوددارى مى ورزند (7) |
موعد دیدار
بازگشت بسوی خدا
گویید به عزیزان که دگر خاک شدم من از قید جهان رسته و آزاد شدم من
روحم زبدن جدا شدو به سوی حق رفتم من با فاتحه ای از ره دور شاد شدم من
هرجا که قدم نهید خدا هم آن جاست افسوس زعزیزان خودم جدا شدم من
صد سال شما برای من فقط دو روز است
پس غم مخورید موعد دیدار من و شما دو روز است.
شعر از: سیروس مجللی